نقش دل
تمام (پرانتز) ها را میبندم...رفتنت...توضیح اضافی نمیخواهد..♥
من تمام شدم همان لحظه که رفتی تمام شدم تو شروع زندگی من بودی و حال تمام وجودم اما من تمام شدم در پس همین گذر زمان بی تو بودن خود را باختم اما من هنوز عاشقانه میخواهمت و تو به تمام دنیا لبخند میزنی و من تمام ترسم از این است که مبادا کسی لبخند هایت را ببیند و عاشقت شود اری من در پس تمام ترس هایی که خبر از نبودنت بدهد تمام شدم... بــــــاور کن! ﻋﺠﯿـﺐ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﮑﻨﻨـﺪ .. ﺑﻌﻀـﯽ ﺍﺷـﮏ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ .. ﺑــﯽ ﺩﻟﯿﻞ، ﺑــﯽ ﺑﻬﺎﻧـﻪ، ﯾـﮏ ﺩﻓﻌــﻪ، ﻧﺼﻒ ﺷﺒـﯽ .. ... دیــــگر برایم مهم نیستــــ ... اینطور نمیشود شده ام سنگ صبور روزگار... دارد تمام غم های دیرینه اش را یک جا به خوردم میدهد... چـرا سـاکـت نـمـی شـوی؟
خیلی حـــــــرف است...
وفـــــــــادار دســـــــــت هایی باشی
که یکبار هم لمســـــــشان نکرده ای…!!!!
برایـــم مهم نیست دیگران
چه میگویند !
زیرا
من فقط خودم هستم ...
خودم ، که عاشق تو هستم
باید یک غریق نجات همیشه همراهم باشد
غــرق در فـکرت شدن اصلا دست خودمــ نیست...
صـدای نـفـس هـایـت . . . در آغـوش ِ او
از ایـن راه ِ دور هـم آزارم مـی دهـد !!!
لــعــنــتــی . . . آرامـتـر نـفـس نـفـس بـزن !
MiSs-A |